سؤال: در شرایط امروز جامعه، مخصوصاً در شهرهای بزرگی مثل تهران، مظاهر فساد خیلی زیاد شده است و امکان گناه بسیار است. جدای از بحث گناه، در فضای دوستان مذهبی و حزباللهی هم، اگرچه احتمال افتادن به دام گناه کمتر است، ولی به دلیل غلبه فضای مدرنیته، مشغولیتها و درگیریهای دوستان اجازه توجه و توسل را به آنصورت که باید و شاید نمیدهد و امکان غفلت و کاهلی بسیار زیاد است. به صورتی که پس از مدتی این دور شدن از معنویت کاملاً محسوس است. در این شرایط چه باید کرد؟
پاسخ استاد آقاتهرانی: یادم میآید ما قبل از سفر به خارج از کشور، خدمت حضرت آقا (رهبر معظم انقلاب) رسیده بودیم. ایشان در آن دیدار به ما نصیحت کردند که: «هرچه کار خوب میکردید، دو برابر کنید. سرزمین، سرزمین کفر و شرک است، لذا انسان باید ارتباطش را دو برابر کند.»
امروزه در جامعهی خودمان هم همینطور است. اصفهان و تهران با هم تفاوت دارند. اصفهانیها بیشتر مذهبی هستند. قم بیشتر مذهبی است. ولی در تهران مظاهر گناه و معصیت بیشتر است. پس آدم باید در اینگونه شهرها بیشتر به یاد خدا باشد. همین نکته را یکی از یاران امام صادق علیهالسلام که یا «أبی بصیر» بود یا «مفضل بن عمر» نقل میکند. ایشان برای تبلیغ به مکانهای مختلف میرفتند. به امام گفت: اینجایی که برای تبلیغ میروم یک عده افراد مسیحی زندگی میکنند. حضرت فرمودند: «پس آنجا بیشتر سجده کن، چرا که دیگران سر به خاک نمیگذارند.» شاید این به این خاطر است که در برابر آن محیط خود را بیشتر واکسینه کند، و یا اینکه هر چقدر که میتواند جبران آنها را هم بکند.
فرض کنید که انسان فقط نافلهی صبح را بخواند و نافلهی مغرب و عشا را. چرا که اینها هم کم است و هم راحت. نافلهی صبح دو رکعت است که قبل از نماز صبح خوانده میشود. نافلهی مغرب هم دو تا دو رکعت بعد از نماز مغرب است و عشا هم یک دو رکعت نشسته یا یک رکعت ایستاده. معمولاً مسلمانانِ مقید این چند رکعت نوافل را میخوانند. برای اینها، اگر بخواهند عبادت خود را دو برابر کنند، باید نافلههای ظهر، یعنی 4 تا دو رکعت قبل از ظهر و نافله عصر، یعنی 4 تا دو رکعت قبل از عصر را که البته جمعهها 5 تا دو رکعتی است، را هم بخوانند.
یا اینکه انسان گاهی هفتهای یک بار در جلسات دعای ندبه یا دعایی دیگر مثل کمیل شرکت میکند؛ در آنجا هر هفته باید شرکت کرده و خود را مقید بدانند. در آمریکا دوستان هم دعای کمیل و هم دعای ندبه را میخواندند. هر چه انسان بشنود کم است. به قول حضرت آقا، اینها به این دلیل است که اگر اینگونه عمل کنید، زمانی که بر میگردید حداقل این است که موقع بازگشت مثل زمانی هستید که رفتهاید. اگر جلو نیفتادهاید، حداقل عقب هم نیفتید.
به خصوص زمانی که شما در اینجا مسئولیتی پیدا میکنید، در کار اجرایی وارد میشوید، مشغله پیدا میکنید، باید بیشتر به معنا روی بیاورید. چرا که بتوانید از حوادث ناگوار انحراف خود را نجات دهید. در مورد خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله هست که خداوند میفرماید: «إنّ لک فیالنهار سبحاً طویلا»؛ تو در طول روز یک شنای طولانی باید بکنی. مثلاً از عرض اقیانوس باید بگذری. چون اینگونه است، پس باید نَفَس بیشتری بگیری. لذا: «و مِنَ اللیلِ فَتَهَجَّد»؛ شب باید برای نماز بیدار شوی. نافلهی شب را بخوان. چرا که ماشینی که میخواهد راه طولانیتری را برود، باید بنزین بیشتری بزند، گاز ماشین را پر کند، تا در میان راه کم نیاورد. در غیر این صورت کم میآورد. سر همین کم آوردنها بعضی اوقات تمام ایمان انسان به باد میرود و بعد از یک عمر میبیند که هیچ چیزی ندارد.
بالاخره زمانی که زمینهی فساد برای انسان بیشتر فراهم است، خطر جدیتر است، مانند محیطی که آلوده است. به عنوان مثال در آمریکا بیماری ایدز بسیار شیوع دارد. به همین دلیل است که پزشکان توصیههای سفت و سختی برای پیشگیری میکنند. مثلا هر جایی دست نگذارید، به هر دستگیرهای دست نمالید و... . زمانی که به منزل رفتید، دستان و لباسهای خود را با آب جوش بشویید. بدن خود را نیز با آب داغ بشویید که اگر بدنتان زخمی شد، بیماری نگیرید و بیماری وارد بدنتان نشود. باید بهداشت را بیشتر مراعات کرد تا آلوده نشد. در آنجا زمانی که خانه میرفتیم بدون اینکه به کسی دست بدهیم یا به جایی دست بزنیم، مستقیم به حمام میرفتیم. بعد کنار دیگران مینشستیم و کارهای خود را انجام میدادیم. اما اینجا، اینقدر آلوده نیست و احساسی را که در آمریکا داشتیم در اینجا نداریم. اما آنجا اینطور نبود و باید بیشتر و بهتر مراقبت میکردیم.
اگر انسان خوب از خودش مراقبت کرد، در صحت و سلامت میماند. اما اگر بیاحتیاطی کرد و گفت که ما به این کارها عادت نداشتهایم، خیلی بد میشود. در آنجا باید در هر وعده، دستها را با آب و صابون شست تا گرفتار بیماری نشد. در مسائل معنوی هم همینطور است. در مسائل روحی و روانی هم مانند همین است. جایی که خطر بیشتر است، آفت بیشتر است، آلودگی و میکروب و معصیت بیشتر است، امکان غفلت بیشتر است، عصیان و فسق بیشتر است، چون بعضی اطرافیان هم مبتلا هستند، انسان باید خودش را بیشتر در مقابل این موارد واکسینه کند، بیشتر احتیاط کند، بیشتر بهداشت قوانین و بهداشت درمانی را رعایت کند تا آلوده نشود. یا اگر هم شد، بتواند مقاومت کند، بتواند پیشگیری کند، با آن برخورد و مبارزه کند.
نماز شب برای ما مستحب است، ولی برای پیغمبر خدا صلیاللهعلیهوآله واجب بود. چرا واجب است؟ چون شخص ایشان بزرگتر است؛ به همین دلیل است که بسیاری افراد تا زمانی که چیزی ندارند، انسانهای خوبی هستند؛ چرا که به راحتی میتواند قرآن خواندن خود را داشته باشد؛ نماز، دعا و نماز شب داشته باشد، اما زمانی که مشغول کاری شد، آن کار تمام نیرو و توان او را میگیرد و باعث میشود که گاهی حتی نمازهای واجب خودش را هم دیر به دیر بخواند، نمیرسد که اول وقت بخواند. این اشتباه است. بسیار روشن است که اشتباه است. کار دلیل نمیشود که ما از نیاز جدی معنوی خود غفلت کنیم. هر چیزی جای خودش را دارد. بنا نیست که ما یکبار مصرف باشیم. اول نماز بخوانیم، ولی بعد که مشغول کاری شدیم و کارها زیاد شد، فاسد و آلوده شویم. اهل اسلام باید بتوانند در مقابل انحرافات بایستند و ثبات قدم داشته باشند و پایداری در خودسازی داشته باشند.